معنی فارسی top-edged
B2طراحی که دارای لبههای بالایی مشخص است، که برای زیبایی و ویژگیهای معاصر استفاده میشود.
A design characterized by clear and distinct upper edges, often associated with modern aesthetics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی لبهدار بالای میز ظاهر مدرنی به آن میدهد.
مثال:
The top-edged design of the table gives it a modern look.
معنی(example):
آنها قابهای لبهدار بالایی را برای عکسهایشان انتخاب کردند تا با دکور هماهنگ باشد.
مثال:
They selected top-edged frames for their pictures to match the decor.
معنی فارسی کلمه top-edged
:
طراحی که دارای لبههای بالایی مشخص است، که برای زیبایی و ویژگیهای معاصر استفاده میشود.