معنی فارسی top-edging
B1لبهگذاری، عمل اضافه کردن لبه به بالای یک چیز برای زیبایی و نظم.
The act of applying edging at the top of an object, often for aesthetic or finishing purposes.
- VERB
example
معنی(example):
لبهگذاری بالای باغ ظاهری تکمیل شده به آن خواهد بخشید.
مثال:
Top-edging the garden will give it a more finished look.
معنی(example):
آنها لبهگذاری بالای سقف را به منظور بهبود جذابیت آن انجام میدهند.
مثال:
They are top-edging the roof to enhance its appeal.
معنی فارسی کلمه top-edging
:
لبهگذاری، عمل اضافه کردن لبه به بالای یک چیز برای زیبایی و نظم.