معنی فارسی torpefy

B1

به معنای بی‌حرکت کردن یا کُندکردن است.

To stun or daze; to cause someone to become inactive or sluggish.

verb
معنی(verb):

To make torpid.

example
معنی(example):

صدای بلند به نظر می‌رسید که همه را در اتاق به خواب فرو برده است.

مثال:

The loud noise seemed to torpefy everyone in the room.

معنی(example):

شوک خبر او را بی‌حرکت نکرد؛ او به سرعت واکنش نشان داد.

مثال:

The shock of the news did not torpefy him; he reacted quickly.

معنی فارسی کلمه torpefy

: معنی torpefy به فارسی

به معنای بی‌حرکت کردن یا کُندکردن است.