معنی فارسی toss a pancake

B1

پرت کردن یک پنکیک، عمل چرخاندن و برعکس کردن پنکیک در حین پختن به طور عادی برای پختن هر دو طرف آن.

To flip a pancake in the air to cook both sides evenly.

example
معنی(example):

او یاد گرفت که چگونه یک پنکیک را پرت کند بدون اینکه بیفتد.

مثال:

She learned how to toss a pancake without it falling.

معنی(example):

سرآشپز نشان داد که چگونه یک پنکیک را در هوا پرت کند.

مثال:

The chef demonstrated how to toss a pancake in the air.

معنی فارسی کلمه toss a pancake

: معنی toss a pancake به فارسی

پرت کردن یک پنکیک، عمل چرخاندن و برعکس کردن پنکیک در حین پختن به طور عادی برای پختن هر دو طرف آن.