معنی فارسی toss it in

B1

پرت کردن چیزی به یک فضای مشخص، معمولاً به معنای درگیر نشدن با آن.

To throw something into a designated spot.

example
معنی(example):

اگر نمی‌خواهید بیایید، فقط آن را در جعبه پیشنهاد بندازید.

مثال:

If you don't want to come, just toss it in the suggestion box.

معنی(example):

او تصمیم گرفت آن را در هوا پرت کند تا ببیند آیا به‌طور ایمن فرود می‌آید یا خیر.

مثال:

He decided to toss it in the air to see if it would land safely.

معنی فارسی کلمه toss it in

: معنی toss it in به فارسی

پرت کردن چیزی به یک فضای مشخص، معمولاً به معنای درگیر نشدن با آن.