معنی فارسی tourist trap

B1

محل‌هایی که معمولاً به گردشگران جذب می‌کنند اما خدمات یا کالاهای با کیفیت پایین و قیمت‌های بالا دارند.

A place that attracts tourists but is often overpriced and not representative of local culture.

noun
معنی(noun):

An establishment, such as a shop or display, where tourists are encouraged to spend money on goods or services not necessarily of good value.

example
معنی(example):

آن رستوران یک تله گردشگری است؛ قیمت‌های آن بالاست.

مثال:

That restaurant is a tourist trap; it’s overpriced.

معنی(example):

ما از فروشگاه‌های تله گردشگری که سوغاتی‌های ارزان می‌فروختند، اجتناب کردیم.

مثال:

We avoided the tourist trap shops that sold cheap souvenirs.

معنی فارسی کلمه tourist trap

: معنی tourist trap به فارسی

محل‌هایی که معمولاً به گردشگران جذب می‌کنند اما خدمات یا کالاهای با کیفیت پایین و قیمت‌های بالا دارند.