معنی فارسی town-house
B1نوعی خانه که معمولاً در بخشی از شهر ساخته میشود و به واحدهای مسکونی دیگر نزدیک است.
A type of housing that is typically part of a row of similar houses, sharing walls and common spaces.
- NOUN
example
معنی(example):
او در یک خانه شهری نزدیک پارک زندگی میکند.
مثال:
She lives in a town-house near the park.
معنی(example):
این خانه شهری جادار است و یک باغچه کوچک دارد.
مثال:
The town-house is spacious and has a small garden.
معنی فارسی کلمه town-house
:
نوعی خانه که معمولاً در بخشی از شهر ساخته میشود و به واحدهای مسکونی دیگر نزدیک است.