معنی فارسی townswomen

B1

زنان ساکن در یک شهر، که معمولاً در فعالیت‌های محلی و اجتماعی مشارکت دارند.

Women who live in a town, often involved in community services or initiatives.

noun
معنی(noun):

A woman who is a resident of a town, especially of one's own town.

example
معنی(example):

زنان شهر یک رویداد خیریه برای حمایت از خانواده‌های محلی سازماندهی کردند.

مثال:

The townswomen organized a charity event to support local families.

معنی(example):

در طول تاریخ، زنان شهر نقش‌های مهمی در جوامع خود ایفا کرده‌اند.

مثال:

Throughout history, townswomen have played crucial roles in their communities.

معنی فارسی کلمه townswomen

: معنی townswomen به فارسی

زنان ساکن در یک شهر، که معمولاً در فعالیت‌های محلی و اجتماعی مشارکت دارند.