معنی فارسی traitorous
C1 /ˈtɹeɪtəɹəs/کسی که به اعتماد یا وفاداری خیانت می‌کند و علیه خود یا کشورش عمل می‌کند.
Betraying trust or allegiance; disloyal.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characteristic of a traitor; disloyal
معنی(adjective):
Constituting treason; treasonable or seditious
example
معنی(example):
جاسوس خیانتکار اسرار را به دشمن فروخت.
مثال:
The traitorous spy sold secrets to the enemy.
معنی(example):
عملیات خیانتکارانه او دوستانش را شوکه کرد.
مثال:
His traitorous actions shocked his friends.
معنی فارسی کلمه traitorous
:
کسی که به اعتماد یا وفاداری خیانت می‌کند و علیه خود یا کشورش عمل می‌کند.
