معنی فارسی transmarine
B1ترنسمارین، مربوط به یا واقع در ماورای دریاها و اقیانوسها.
Relating to or situated across the sea or ocean.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Beyond or on the other side of a sea.
معنی(adjective):
Crossing a sea.
example
معنی(example):
کشتیهای باری برای حمل کالاها به طور ترنسمارین از اقیانوسها عبور میکنند.
مثال:
Cargo ships travel transmarine to transport goods across oceans.
معنی(example):
مسیرهای تجاری ترنسمارین قرنهاست که وجود دارند.
مثال:
The transmarine trade routes have existed for centuries.
معنی فارسی کلمه transmarine
:
ترنسمارین، مربوط به یا واقع در ماورای دریاها و اقیانوسها.