معنی فارسی transmembrane
B1ترنس‌غشایی، اشاره به پروتئین‌هایی که از غشای سلولی عبور می‌کنند.
Extending or occurring across a membrane.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A transmembrane protein, or the transmembrane portion of a protein
adjective
معنی(adjective):
Traversing a cellular membrane
معنی(adjective):
Of or pertaining to a transmembrane protein or segment
example
معنی(example):
پروتئین‌های ترنس‌غشایی از داخل غشای سلولی عبور می‌کنند.
مثال:
Transmembrane proteins span across the cell membrane.
معنی(example):
مطالعه کانال‌های ترنس‌غشایی در زیست‌شناسی مهم است.
مثال:
The study of transmembrane channels is vital in biology.
معنی فارسی کلمه transmembrane
:
ترنس‌غشایی، اشاره به پروتئین‌هایی که از غشای سلولی عبور می‌کنند.
