معنی فارسی transmitter
B1دستیابی یا دستگاهی که سیگنال یا اطلاعات را از یک مکان به مکان دیگر ارسال می‌کند.
A device that sends out signals or information to another device.
- noun
noun
معنی(noun):
One who or that which transmits something (in all senses).
معنی(noun):
An electronic device that generates and amplifies a carrier wave, modulates it with a meaningful signal derived from speech, music, TV or other sources, and broadcasts the resulting signal from an antenna.
example
معنی(example):
فرستنده سیگنال‌ها را به گیرنده ارسال می‌کند.
مثال:
The transmitter sends signals to the receiver.
معنی(example):
یک فرستنده رادیو موسیقی را به شنوندگان پخش می‌کند.
مثال:
A radio transmitter broadcasts music to the audience.
معنی فارسی کلمه transmitter
:
دستیابی یا دستگاهی که سیگنال یا اطلاعات را از یک مکان به مکان دیگر ارسال می‌کند.
