معنی فارسی transudes
B2ترشح یا خارج شدن یک ماده، به ویژه مایعات، از طریق یک سطح.
To flow or leak through pores or a membrane; typically refers to the release of moisture.
- verb
verb
معنی(verb):
To pass through a pore, membrane or interstice.
example
معنی(example):
این گیاه از طریق برگ‌هایش رطوبت را ترشح می‌کند.
مثال:
The plant transudes moisture through its leaves.
معنی(example):
در طول این فرآیند، پوست عرق را ترشح می‌کند تا خنک شود.
مثال:
During the process, the skin transudes perspiration to cool off.
معنی فارسی کلمه transudes
:
ترشح یا خارج شدن یک ماده، به ویژه مایعات، از طریق یک سطح.
