معنی فارسی travelator
B1شاید به نام 'هسته‌زن' نیز شناخته شود، وسیله‌ای که افراد را در محیط‌های عمومی به جلو می‌برد.
A moving walkway intended to transport people over a short distance.
- noun
noun
معنی(noun):
A moving walkway; a slow conveyor belt that transports people horizontally or on an incline in a similar manner to an escalator.
example
معنی(example):
سفره‌بر فرودگاه به ما کمک کرد تا به سرعت به دروازه‌مان برویم.
مثال:
The airport travelator helped us move quickly to our gate.
معنی(example):
من بر روی سفره‌بر ایستادم در حالی که او مرا به جلو می‌برد.
مثال:
I stood still on the travelator while it moved me forward.
معنی فارسی کلمه travelator
:
شاید به نام 'هسته‌زن' نیز شناخته شود، وسیله‌ای که افراد را در محیط‌های عمومی به جلو می‌برد.
