معنی فارسی travelers tales
B1داستانهای جذاب و رمزآلودی که مسافران از تجربیات سفرهایشان بیان میکنند.
Stories recounted by travelers about their adventures and experiences during their travels.
- NOUN
example
معنی(example):
او برخی از داستانهای مسافران را از سفرش در خارج به اشتراک گذاشت.
مثال:
He shared some travelers tales from his journey abroad.
معنی(example):
داستانهای مسافران معمولاً میتوانند دیگران را به کاوش در جهان ترغیب کنند.
مثال:
Travelers tales can often inspire others to explore the world.
معنی فارسی کلمه travelers tales
:
داستانهای جذاب و رمزآلودی که مسافران از تجربیات سفرهایشان بیان میکنند.