معنی فارسی triculating

B1

فرایند تقسیم کردن به سه قسمت.

The act of dividing or splitting into three parts.

example
معنی(example):

او پروژه را به سه مرحله اصلی تقسیم می‌کند.

مثال:

She is triculating the project into three main phases.

معنی(example):

تقسیم کردن عناصر به سه قسمت به ما کمک می‌کند تا پروژه را بهتر درک کنیم.

مثال:

Triculating the elements will help us understand the project better.

معنی فارسی کلمه triculating

: معنی triculating به فارسی

فرایند تقسیم کردن به سه قسمت.