معنی فارسی tripper

B1

به شخصی گفته می‌شود که مسافرت می‌کند، به طور خاص به افرادی که برای تفریح یا گذراندن وقت سفر می‌کنند.

A person who travels, especially for leisure.

noun
معنی(noun):

A person hired to transport goods by boat in the North American fur trade.

معنی(noun):

One who trips or stumbles.

معنی(noun):

A person experiencing a hallucinogenic trip.

معنی(noun):

A tourist.

example
معنی(example):

یک مسافر اغلب مکان‌های جدید را بررسی می‌کند.

مثال:

A tripper often explores new places.

معنی(example):

او یک مسافر دائمی است و عاشق سفر کردن است.

مثال:

She is a frequent tripper and loves traveling.

معنی فارسی کلمه tripper

: معنی tripper به فارسی

به شخصی گفته می‌شود که مسافرت می‌کند، به طور خاص به افرادی که برای تفریح یا گذراندن وقت سفر می‌کنند.