معنی فارسی trippy

B2 /ˈtɹɪpi/

به حالتی غیرعادی و شگفت‌انگیز اشاره دارد که معمولاً در آن تجربه‌های بصری و ذهنی غیرمتعارف وجود دارد.

Characterized by surreal, bizarre, or psychedelic experiences.

adjective
معنی(adjective):

Strange, similar to the effects of a hallucinogen.

example
معنی(example):

طرح نقاشی دارای طراحی عجیب و غریب و پررنگی بود.

مثال:

The painting had a trippy design full of vibrant colors.

معنی(example):

داستان او آنقدر عجیب و غریب بود که احساس سوررئالیستی داشت.

مثال:

His story was so trippy that it felt surreal.

معنی فارسی کلمه trippy

: معنی trippy به فارسی

به حالتی غیرعادی و شگفت‌انگیز اشاره دارد که معمولاً در آن تجربه‌های بصری و ذهنی غیرمتعارف وجود دارد.