معنی فارسی trouble-free

A2

بدون مشکل و ناامیدی، اشاره به وضعیتی که در آن هیچگونه دغدغه یا مشکلی وجود ندارد.

Without any problems or difficulties

adjective
معنی(adjective):

Without trouble.

مثال:

The construction of the bridge was trouble-free.

example
معنی(example):

خودروی جدید او بدون مشکل است و به نرمی حرکت می‌کند.

مثال:

Her new car is trouble-free and runs smoothly.

معنی(example):

آنها رابطه‌ای بدون مشکل دارند که بر پایه اعتماد بنا شده است.

مثال:

They have a trouble-free relationship built on trust.

معنی فارسی کلمه trouble-free

: معنی trouble-free به فارسی

بدون مشکل و ناامیدی، اشاره به وضعیتی که در آن هیچگونه دغدغه یا مشکلی وجود ندارد.