معنی فارسی true north
B1شمال واقعی، نقطهای در نقشه که نشاندهندهی جهت دقیقی از قطب شمال زمین است و معمولاً به معنای هدف یا مسیر درست در زندگی نیز استفاده میشود.
The actual direction of true north as opposed to magnetic north, often used metaphorically in life.
- noun
noun
معنی(noun):
At a given point, the direction in which the geographic North Pole of the earth lies.
example
معنی(example):
زمانی که از قطبنما استفاده میکنید، باید شمال واقعی خود را بدانید.
مثال:
When using a compass, you need to know your true north.
معنی(example):
در زندگی، پیدا کردن شمال واقعی خود بسیار مهم است.
مثال:
In life, it's important to find your true north.
معنی فارسی کلمه true north
:
شمال واقعی، نقطهای در نقشه که نشاندهندهی جهت دقیقی از قطب شمال زمین است و معمولاً به معنای هدف یا مسیر درست در زندگی نیز استفاده میشود.