معنی فارسی true to form

B2

براساس فرم واقعی، به معنای باقی ماندن در یک الگوی مشخص یا رفتاری است که به طور معمول از فرد انتظار می‌رود.

Behaving in a way that is expected based on past behavior or characteristics.

adverb
معنی(adverb):

According to one's nature; as expected.

example
معنی(example):

او دیر آمد، درست مثل همیشه.

مثال:

He was late, true to form.

معنی(example):

براساس فرم واقعی‌اش، او در اجرایش عالی بود.

مثال:

True to form, she excelled in her performance.

معنی فارسی کلمه true to form

: معنی true to form به فارسی

براساس فرم واقعی، به معنای باقی ماندن در یک الگوی مشخص یا رفتاری است که به طور معمول از فرد انتظار می‌رود.