معنی فارسی trust fund
B2صندوقی که معمولاً برای تأمین هزینه‌های خاص از جمله تحصیلات یا نیازهای مالی دیگر برای ذینفعان ایجاد می‌شود.
A fund consisting of assets set aside for a particular purpose that is managed by a trustee.
- noun
noun
معنی(noun):
Property held by a trustee in a trust established by a grantor for a beneficiary.
معنی(noun):
Loosely, a substantial inheritance of money.
example
معنی(example):
یک صندوق تراست برای ارائه حمایت مالی به یک ذینفع ایجاد می‌شود.
مثال:
A trust fund is set up to provide financial support to a beneficiary.
معنی(example):
خانواده یک صندوق تراست برای تحصیلات فرزندانشان تأسیس کرد.
مثال:
The family established a trust fund for their children's education.
معنی فارسی کلمه trust fund
:
صندوقی که معمولاً برای تأمین هزینه‌های خاص از جمله تحصیلات یا نیازهای مالی دیگر برای ذینفعان ایجاد می‌شود.
