معنی فارسی trustee in bankruptcy
B2متولی که در فرآیند ورشکستگی به نمایندگی از بدهکار داراییها و اموال او را مدیریت میکند.
An individual appointed to manage the assets of a bankrupt individual or entity.
- NOUN
example
معنی(example):
متولی ورشکستگی املاک مدیون را مدیریت میکند.
مثال:
A trustee in bankruptcy manages the debtor's estate.
معنی(example):
متولی ورشکستگی گزینههایی را برای بازپرداخت طلبکاران بررسی میکند.
مثال:
The trustee in bankruptcy explores options to repay creditors.
معنی فارسی کلمه trustee in bankruptcy
:
متولی که در فرآیند ورشکستگی به نمایندگی از بدهکار داراییها و اموال او را مدیریت میکند.