معنی فارسی trustworthy
B1 /ˈtɹʌst.wɜɹ.ði/مواردی مورد اعتماد که میتوان به آنها اطمینان کرد.
Describing someone who can be relied on to do what is right.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Deserving of trust, reliable.
example
معنی(example):
او یک شخص قابل اعتماد است که به وعدههایش عمل میکند.
مثال:
He is a trustworthy person who keeps his promises.
معنی(example):
یافتن یک شریک قابل اعتماد در کسب و کار ضروری است.
مثال:
It's essential to find a trustworthy partner in business.
معنی فارسی کلمه trustworthy
:
مواردی مورد اعتماد که میتوان به آنها اطمینان کرد.