معنی فارسی truthfully
B1 /ˈtɹuːθ.f(ə)l.li/صادقانه، به شیوهای که حقیقت است و بدون هیچگونه دروغ یا فریب.
In a manner that is honest or truthful.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
(manner) In a truthful manner
مثال:
He spoke truthfully.
معنی(adverb):
Frankly.
مثال:
Truthfully, I didn't suspect a thing.
example
معنی(example):
او درباره احساساتش با صداقت صحبت کرد.
مثال:
She spoke truthfully about her feelings.
معنی(example):
صادقانه بگویم، از فیلم لذت نبردم.
مثال:
Truthfully, I didn't enjoy the movie.
معنی فارسی کلمه truthfully
:
صادقانه، به شیوهای که حقیقت است و بدون هیچگونه دروغ یا فریب.