معنی فارسی truthfulness
B1صداقت، ویژگی یا حالتی که در آن فرد همیشه راست میگوید و فریب نمیدهد.
The quality or state of being truthful.
- noun
noun
معنی(noun):
The quality of being truthful
example
معنی(example):
صداقت یک ارزش مهم است.
مثال:
Truthfulness is an important value.
معنی(example):
صداقت او باعث شد احترام زیادی به او بگذارند.
مثال:
Her truthfulness earned her great respect.
معنی فارسی کلمه truthfulness
:
صداقت، ویژگی یا حالتی که در آن فرد همیشه راست میگوید و فریب نمیدهد.
