معنی فارسی trying plane
B2هواپیمای آزمایشی، وسیلهای برای آزمایش عملکرد و ویژگیهای جدید در پرواز.
An aircraft used for testing purposes to evaluate new designs or technologies.
- NOUN
example
معنی(example):
هواپیمای آزمایشی به آرامی در آسمان پرواز میکند.
مثال:
The trying plane flies smoothly in the sky.
معنی(example):
آنها یک هواپیمای آزمایشی برای آزمایش فناوری جدید ساختند.
مثال:
They built a trying plane to test new technology.
معنی فارسی کلمه trying plane
:
هواپیمای آزمایشی، وسیلهای برای آزمایش عملکرد و ویژگیهای جدید در پرواز.