معنی فارسی tub chair

B1

صندلی دارای بدنه‌ای گرد که معمولاً با پارچه یا چرم پوشیده شده و برای نشستن راحت طراحی شده است.

A large, upholstered chair with a rounded back and arms.

noun
معنی(noun):

A deep chair having a semicircular form

example
معنی(example):

او یک صندلی تلویزیونی برای اتاق نشیمن خود خرید.

مثال:

She bought a tub chair for her living room.

معنی(example):

صندلی تلویزیونی راحت و شیک است.

مثال:

The tub chair is comfortable and stylish.

معنی فارسی کلمه tub chair

: معنی tub chair به فارسی

صندلی دارای بدنه‌ای گرد که معمولاً با پارچه یا چرم پوشیده شده و برای نشستن راحت طراحی شده است.