معنی فارسی tubby
A2 /ˈtʌbi/چاق و گرد، به ویژه به شکلی دلپذیر، به خصوص در مورد انسان‌ها یا حیوانات کاربرد دارد.
Fat in a way that is attractive or endearing.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
(often used teasingly) An overweight person.
adjective
معنی(adjective):
Stout, rotund
معنی(adjective):
Resembling a tub; sounding dull and without resonance or freedom of sound.
مثال:
a tubby violin
example
معنی(example):
گربه چاق دوست دارد در آفتاب چرت بزند.
مثال:
The tubby cat loves to nap in the sun.
معنی(example):
او اندام چاقی دارد که او را قابل دسترس نشان می‌دهد.
مثال:
He has a tubby figure that makes him look approachable.
معنی فارسی کلمه tubby
:
چاق و گرد، به ویژه به شکلی دلپذیر، به خصوص در مورد انسان‌ها یا حیوانات کاربرد دارد.
