معنی فارسی tuberculate
B2دارای برجستگیها یا تپههای کوچک، به ویژه در رابطه با اندامهای گیاهی یا ساختارها.
Having small projections or lumps.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having tubercles.
معنی(adjective):
Tubercular.
example
معنی(example):
این گیاه ریشههای توبرکولهای دارد که آب را ذخیره میکند.
مثال:
The plant has tuberculate roots that store water.
معنی(example):
برخی قارچها ساختارهای توبرکولهای را زیر میکروسکوپ نشان میدهند.
مثال:
Some fungi display tuberculate structures under a microscope.
معنی فارسی کلمه tuberculate
:
دارای برجستگیها یا تپههای کوچک، به ویژه در رابطه با اندامهای گیاهی یا ساختارها.