معنی فارسی tuberculation

B2

پدیده‌ای که در آن نقاط برجسته یا توبرکول‌ها روی یک سطح ایجاد می‌شود.

The formation of tubercles or small rounded projections.

noun
معنی(noun):

The formation of tubercules.

example
معنی(example):

توبرکولیشن روی سطح نشان‌دهنده یک عفونت انگلی است.

مثال:

The tuberculation on the surface indicates a parasitic infection.

معنی(example):

توبرکولیشن می‌تواند در بیماری‌های پوستی خاصی مشاهده شود.

مثال:

Tuberculation can be observed in certain skin diseases.

معنی فارسی کلمه tuberculation

: معنی tuberculation به فارسی

پدیده‌ای که در آن نقاط برجسته یا توبرکول‌ها روی یک سطح ایجاد می‌شود.