معنی فارسی tumefying
B2متورم‌کننده، به معنای فرایند یا عمل افزایش حجم یا برجستگی در بافت‌های بدن به دلیل التهاب یا شرایط خاص است.
Causing swelling or engorgement in a tissue.
- verb
verb
معنی(verb):
To cause to swell.
معنی(verb):
To swell; to rise into a tumour.
example
معنی(example):
دارو بافت ملتهب را متورم می‌کند.
مثال:
The medication is tumefying the inflamed tissue.
معنی(example):
واکنش بدن می‌تواند در پاسخ به عفونت متورم شود.
مثال:
The body's reaction can be tumefying in response to an infection.
معنی فارسی کلمه tumefying
:
متورم‌کننده، به معنای فرایند یا عمل افزایش حجم یا برجستگی در بافت‌های بدن به دلیل التهاب یا شرایط خاص است.
