معنی فارسی turgid
C2 /ˈtɝdʒɪd/متورم، به وضعیتی که بر اثر مایعات یا غیره بزرگ و پرحجم شده باشد، اطلاق می‌شود.
Swollen, distended, or inflated; often used in a metaphorical sense to describe writing or speech that is overly elaborate.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Distended beyond the natural state by some internal agent, especially fluid, or expansive force.
مثال:
I have a turgid limb.
معنی(adjective):
(of language or style) Overly complex and difficult to understand; grandiloquent; bombastic.
example
معنی(example):
پس از باران، رودخانه متورم و به سرعت جریان داشت.
مثال:
After the rain, the river was turgid and flowing rapidly.
معنی(example):
نوشته‌های او به خاطر پیچیدگی بیش از حد و متورم بودن مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
His writing was criticized for being too turgid and complex.
معنی فارسی کلمه turgid
:
متورم، به وضعیتی که بر اثر مایعات یا غیره بزرگ و پرحجم شده باشد، اطلاق می‌شود.
