معنی فارسی twiddling-ones-thumb
B1چرخاندن انگشتان، به حالت بیحوصلگی و بینظمی اشاره دارد و زمانی به کار میرود که فرد منتظر چیزی باشد و هیچ کار خاصی انجام ندهد.
To be idle or do nothing, often while waiting for something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او فقط در حین انتظار برای اتوبوس، انگشتش را میچرخاند.
مثال:
He was just twiddling his thumbs while waiting for the bus.
معنی(example):
وقتی او خسته است، معمولاً انگشتش را میچرخاند.
مثال:
When she's bored, she tends to twiddle her thumbs.
معنی فارسی کلمه twiddling-ones-thumb
:
چرخاندن انگشتان، به حالت بیحوصلگی و بینظمی اشاره دارد و زمانی به کار میرود که فرد منتظر چیزی باشد و هیچ کار خاصی انجام ندهد.