معنی فارسی twiney

B2

به بافتی اشاره دارد که شبیه به رشته یا نازک و عمیق است.

Descriptive term for something that has a string-like or thin texture.

example
معنی(example):

بافت رشته‌ای پارچه منحصر به فرد بود.

مثال:

The twiney texture of the fabric was unique.

معنی(example):

موهای او کیفیت رشته‌ای داشت که شبیه به فرهای طبیعی بود.

مثال:

Her hair had a twiney quality that resembled natural curls.

معنی فارسی کلمه twiney

: معنی twiney به فارسی

به بافتی اشاره دارد که شبیه به رشته یا نازک و عمیق است.