معنی فارسی umbra
B2 /ˈʌmbɹə/امبرا به سایه‌ای گفته می‌شود که در حین خورشیدگرفتگی یا ماه‌گرفتگی به طور کامل وجود دارد.
The fully shaded inner region of a shadow cast by an opaque object.
- noun
noun
معنی(noun):
The fully shaded inner region of a shadow cast by an opaque object.
معنی(noun):
The central region of a sunspot.
معنی(noun):
A shadow.
معنی(noun):
An uninvited guest brought along by one who was invited.
معنی(noun):
One of the family Umbridae of mudminnows.
معنی(noun):
A sciaenoid fish, the umbrine.
example
معنی(example):
در طول خورشیدگرفتگی، ماه سایه‌ای به نام امبرا می‌افکند.
مثال:
During a solar eclipse, the moon casts a shadow known as the umbra.
معنی(example):
امبرا سیاره را می‌توان در طول ماه‌گرفتگی مشاهده کرد.
مثال:
The umbra of the planet can be observed during a lunar eclipse.
معنی فارسی کلمه umbra
:
امبرا به سایه‌ای گفته می‌شود که در حین خورشیدگرفتگی یا ماه‌گرفتگی به طور کامل وجود دارد.
