معنی فارسی umbrous

B2

سایه‌دار، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نور خورشید به طور کامل یا جزئی مسدود شده و سایه ایجاد می‌شود.

Shady; characterized by shade, especially from trees.

adjective
معنی(adjective):

Of an umber colour.

example
معنی(example):

جنگل تاریک و سایه‌دار بود و از تابش خورشید محافظت می‌کرد.

مثال:

The forest was dark and umbrous, providing shelter from the sun.

معنی(example):

آنها در طول پیک‌نیک از منطقه سایه‌دار زیر درختان لذت بردند.

مثال:

They enjoyed the umbrous area under the trees during the picnic.

معنی فارسی کلمه umbrous

: معنی umbrous به فارسی

سایه‌دار، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نور خورشید به طور کامل یا جزئی مسدود شده و سایه ایجاد می‌شود.