معنی فارسی umpies
B1لقب غیررسمی برای داوران در ورزشها، به ویژه در بیسبال و فوتبال.
Informal term for umpires, especially in sports like baseball and cricket.
- noun
noun
معنی(noun):
An umpire.
example
معنی(example):
بازیکنان برای قضاوت عادلانهی داوران در طول مسابقه به آنها احترام میگذارند.
مثال:
The players respect the umpies for their fair judgment during the match.
معنی(example):
داوران اطمینان حاصل کردند که بازی بهطور عادلانه انجام شود.
مثال:
The umpies made sure the game was played fairly.
معنی فارسی کلمه umpies
:
لقب غیررسمی برای داوران در ورزشها، به ویژه در بیسبال و فوتبال.