معنی فارسی un-box
A2عمل خارج کردن چیزها از جعبه یا بسته بندی، به شکلی که به دقت و احتیاط انجام شود.
To take items out of a box.
- VERB
example
معنی(example):
قبل از اینکه بتوانید از آن استفاده کنید، باید چاپگر را از جعبه خارج کنید.
مثال:
Before you can use it, you need to un-box the printer.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که هدایا را به آرامی از جعبه خارج کنید.
مثال:
Make sure to un-box the gifts carefully.
معنی فارسی کلمه un-box
:
عمل خارج کردن چیزها از جعبه یا بسته بندی، به شکلی که به دقت و احتیاط انجام شود.