معنی فارسی un-boxes

B1

فعل باز کردن جعبه، مخصوصا هنگام دریافت کالا یا هدیه.

The act of opening a box or package to reveal its contents.

example
معنی(example):

او با احتیاط گوشی جدیدش را باز می‌کند.

مثال:

She un-boxes her new phone carefully.

معنی(example):

اینفلوئنسر محصولات جدید آرایشی را برای دنبال‌کنندگانش باز می‌کند.

مثال:

The influencer un-boxes the latest makeup products for her followers.

معنی فارسی کلمه un-boxes

: معنی un-boxes به فارسی

فعل باز کردن جعبه، مخصوصا هنگام دریافت کالا یا هدیه.