معنی فارسی un-patched
B1به نرمافزاری یا سیستمی اشاره دارد که بروزرسانیهای امنیتی مربوط به آن اعمال نشده است.
Describing a software or system that has not been updated with security patches.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نرمافزار un-patched بود و این امر آن را در معرض حملات قرار میداد.
مثال:
The software was un-patched, leaving it vulnerable to attacks.
معنی(example):
تلفن un-patched او دارای چندین مشکل امنیتی بود.
مثال:
His un-patched phone had several security issues.
معنی فارسی کلمه un-patched
:
به نرمافزاری یا سیستمی اشاره دارد که بروزرسانیهای امنیتی مربوط به آن اعمال نشده است.