معنی فارسی unpasteurised
B2شیر یا آبمیوهای که هیچگونه پاستوریزه نشده است و در نتیجه ممکن است باکتریهای مضر داشته باشد.
A term for milk or juice that has not been heated to eliminate harmful bacteria.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not pasteurized.
example
معنی(example):
شیر غیرپاستوریزه معمولاً از نظر طعم نسبت به شیر پاستوریزه غنیتر است.
مثال:
Unpasteurised milk is often richer in flavor compared to processed milk.
معنی(example):
برخی افراد آبمیوههای غیرپاستوریزه را به خاطر طعم طبیعیاش ترجیح میدهند.
مثال:
Some people prefer unpasteurised juice for its natural taste.
معنی فارسی کلمه unpasteurised
:
شیر یا آبمیوهای که هیچگونه پاستوریزه نشده است و در نتیجه ممکن است باکتریهای مضر داشته باشد.