معنی فارسی un-reached

B1

معنی به محلی یا بازارهایی که به‌راحتی قابل دسترسی نیستند، به‌ویژه در زمینه فناوری‌ها و خدمات.

Describing areas or markets that are not easily accessible or served by existing resources or technologies.

example
معنی(example):

روستای دورافتاده به‌عنوان منطقه‌ای بدون دسترسی به فناوری‌های مدرن در نظر گرفته می‌شد.

مثال:

The remote village was considered un-reached by modern technology.

معنی(example):

بسیاری از بازارهای غیرقابل دسترسی پتانسیل سرمایه‌گذاری‌های جدید را دارند.

مثال:

Many un-reached markets hold potential for new investments.

معنی فارسی کلمه un-reached

: معنی un-reached به فارسی

معنی به محلی یا بازارهایی که به‌راحتی قابل دسترسی نیستند، به‌ویژه در زمینه فناوری‌ها و خدمات.