معنی فارسی un-skillful
B1بیمهارت، به معنای نداشتن توانایی یا انعطاف لازم در انجام کارها.
Not having the required skills; lacking proficiency or competence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در طول درس، اظهارات بیمهارت او کل کلاس را شرمسار کرد.
مثال:
During the lesson, his un-skillful remarks embarrassed the whole class.
معنی(example):
یک بازیکن بیمهارت میتواند بر عملکرد کلی تیم تأثیر بگذارد.
مثال:
An un-skillful player can affect the team's overall performance.
معنی فارسی کلمه un-skillful
:
بیمهارت، به معنای نداشتن توانایی یا انعطاف لازم در انجام کارها.