معنی فارسی un-teachable
B2غیرقابل آموزش به کسی اطلاق میشود که نمیتواند یا تمایلی به یادگیری ندارد.
Describing someone who is unable or unwilling to be taught.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دانشآموز به دلیل امتناع از یادگیری غیرقابل آموزش تلقی میشد.
مثال:
The student was considered un-teachable because he refused to learn.
معنی(example):
برخی کودکان ممکن است غیرقابل آموزش به نظر برسند، اما با صبر میتوانند یاد بگیرند.
مثال:
Some children may seem un-teachable, but with patience, they can learn.
معنی فارسی کلمه un-teachable
:
غیرقابل آموزش به کسی اطلاق میشود که نمیتواند یا تمایلی به یادگیری ندارد.