معنی فارسی un-tempered
B2غیر تیمپر شده به مادهای اطلاق میشود که به درستی تقویت یا اصلاح نشده است.
Describing something that has not been tempered or strengthened adequately.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فولاد غیر تیمپر شده برای استفاده سنگین بسیار شکننده بود.
مثال:
The un-tempered steel was too fragile for heavy use.
معنی(example):
یک پاسخ غیر تیمپر شده میتواند به سوءتفاهم در ارتباط منجر شود.
مثال:
An un-tempered response can lead to misunderstandings in communication.
معنی فارسی کلمه un-tempered
:
غیر تیمپر شده به مادهای اطلاق میشود که به درستی تقویت یا اصلاح نشده است.