معنی فارسی unami
B1اومامی، طعمی شناخته شده، به طور خاص به طعم دلپذیر و عمیق اشاره دارد که به طور طبیعی در برخی غذاها وجود دارد.
A savory taste that is one of the five basic tastes, often associated with glutamates.
- NOUN
example
معنی(example):
پیتزا طعمی اومامی داشت که لذتبخش بود.
مثال:
The pizza had an unami flavor that was delightful.
معنی(example):
او توضیح داد که اومامی یکی از پنج طعم اصلی است.
مثال:
He explained that unami is one of the five basic tastes.
معنی فارسی کلمه unami
:
اومامی، طعمی شناخته شده، به طور خاص به طعم دلپذیر و عمیق اشاره دارد که به طور طبیعی در برخی غذاها وجود دارد.