معنی فارسی unamended

B2

بدون هیچگونه اصلاح یا تغییر، معمولاً در مورد قوانین یا سیاست‌ها.

Not modified or improved; left in its original state.

adjective
معنی(adjective):

Without amendments.

example
معنی(example):

قانون بدون تغییر باقی ماند علیرغم چندین پیشنهاد.

مثال:

The law remained unamended despite several proposals.

معنی(example):

سیاست بدون تغییر منجر به بسیاری از مشکلات در سازمان شد.

مثال:

The unamended policy led to many issues within the organization.

معنی فارسی کلمه unamended

: معنی unamended به فارسی

بدون هیچگونه اصلاح یا تغییر، معمولاً در مورد قوانین یا سیاست‌ها.