معنی فارسی unappealing
B1غیرجذاب; به معنای چیزی که جذابیت محدودی دارد یا نظر کسی را جلب نمیکند.
Not attractive or inviting; lacking appeal.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not appealing
example
معنی(example):
غذا به نظر غیرجذاب میرسید، بنابراین تصمیم گرفتم آن را نخورم.
مثال:
The meal looked unappealing, so I decided not to eat it.
معنی(example):
تبلیغ غیرجذاب بود و نتوانست مشتریان را جذب کند.
مثال:
The advertisement was unappealing and failed to attract customers.
معنی فارسی کلمه unappealing
:
غیرجذاب; به معنای چیزی که جذابیت محدودی دارد یا نظر کسی را جلب نمیکند.