معنی فارسی unappeased

B1

راضی نشده، در مورد وضعیت یا فردی که به آنچه خواسته، دست نیافته است.

Not satisfied or pacified.

adjective
معنی(adjective):

That has not been appeased

example
معنی(example):

کودک پس از مذاکرات هنوز راضی نشده بود.

مثال:

The child remained unappeased after the negotiations.

معنی(example):

با وجود تلاش‌ها، جمعیت هنوز راضی نشده بود.

مثال:

Despite the efforts, the crowd was unappeased.

معنی فارسی کلمه unappeased

: معنی unappeased به فارسی

راضی نشده، در مورد وضعیت یا فردی که به آنچه خواسته، دست نیافته است.